الحمد لله منزل الكتاب و هدى وذكرى لأولي الألباب و والصلاة والسلام على نبينا محمد المفضل على البشر بجوامع الخطاب و وعلى آله المطهرين والأصحاب.
وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له و وأشهد أن محمداً عبده ورسوله شهادة تنجي صاحبها يوم الحساب.
( يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا 1 ) [النساء: 1]
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ 102 ) [آل عمران: 102]
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا70 يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا 71 ) [الأحزاب:70 - 71]
أما بعد:
از انس رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
«لاَ يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لِأَخِيهِ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ»[متفق علیه]
“کسی از شما ایمان نمیآورد تا آنکه آنچه را برای خود دوست میدارد برای برادر خود نیز دوست بدارد”
برادری و روح ایمان است وچکیدهی احساس و برادری همان براورده شدن امنیت فراگیری است که در همهی جامعه اطمینان وصلح را گسترده میسازد.
ای مسلمانان: هر که این را به درستی درک کند وتدبر نماید وظیفهی خود را در برابر برادرانش خواهد دانست… نشان دادن صادقانهی برادری و محدود نیست اما همهی آن در یک واژهی بزرگ که معنایی عظیم وآثاری چشمگیر دارد و جمع میشود که همان خیرخواهی در رفتار وپذیرش نصیحت دیگران ونصیحت کردن یکدیگر است.
بر اساس این حق و برادرت را نصیحت کرده وبرای او خیرخواهی میکنی ونصیحت او را پذیرفته ونصیحتکنندگان را دوست خواهی داشت. نصیحت و معیار محبت صادقانه ودوستی خالصانه است. برادر تو کسی است که در حق تو خیرخواهی ونصیحت نماید. نصیحت و کلمهای است فراگیر ومعنای کامل آن ارادهی خیر است برای شخص مقابل وراهنمایی وی به سوی آن وبرحذر داشتن او از عیبها وانحراف در گفتار وکردار ورفتار با دیگران…
محمد بن نصر رحمه الله در تعریفی دقیق وزیبا میگوید: “نصیحت یعنی توجه قلب نسبت به شخص نصیحت شده هر که باشد ومراقبت از او واصلاح وی”
و همین کافی است که پیامبر ما محمد صلی الله علیه وآله وسلم دین را در نصیحت خلاصه کرده وآن را سه بار تکرار نموده وفرمودند:
«الدِّينُ النَّصِيحَةُ و الدِّينُ النَّصِيحَةُ و الدِّينُ النَّصِيحَةُ» قُلْنَا: لِمَنْ؟ قَالَ: «لِلَّهِ وَلِكِتَابِهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَعَامَّتِهِمْ»
“دین نصحیت وخیرخواهی است. دین نصیحت وخیرخواهی است و دین نصیحت وخیرخواهی است” و گفتیم برای چه کسی ای رسول الله؟ فرمودند: “برای الله وبرای کتابش وبرای پیامبرش وبرای امامان مسلمان ودیگر مسلمانان” صحيح مسلم
ابن بَطال رحمه الله می فرماید: “نصیحت هم دین نامیده میشود وهم اسلام”.
ای مسلمانان! برای هیچ کس و دارای هر مقام ومنزلتی که باشد ممکن نیست که از نصیحت بینیاز شود… حاکم وعالم ومعلم وخانهدار وغنی وفقیر ومرد وزن ودور ونزدیک و همیشه وهمه جا…
نصیحت وخیرخواهی از بزرگترین حقوق میان مسلمانان است. از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
«حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ سِتٌّ» قِيلَ: مَا هُنَّ يَا رَسُولَ اللهِ؟ و قَالَ: «إِذَا لَقِيتَهُ فَسَلِّمْ عَلَيْهِ و وَإِذَا دَعَاكَ فَأَجِبْهُ و وَإِذَا اسْتَنْصَحَكَ فَانْصَحْ لَهُ و وَإِذَا عَطَسَ فَحَمِدَ اللهَ فَسَمِّتْهُ و وَإِذَا مَرِضَ فَعُدْهُ وَإِذَا مَاتَ فَاتَّبِعْهُ» صحيح مسلم
“حق مسلمان بر مسلمان شش چیز است” گفته شد این شش چیز کدامند؟ فرمودند: “هرگاه با برادر مسلمانت روبرو شدی به وی سلام بگو واگر تو را دعوت کرد دعوتش را بپذیر واگر برای تو نصیحت وخیرخواهی کرد تو نیز برای او خیرخواهی کن واگر عطسه زد و“الحمدلله” گفت در پاسخش بگو: “یرحمک الله” واگر بیمار شد به عیادتش برو واگر وفات یافت در تشییع جنازهی او شرکت کن”
جریر بن عبدالله بجلی رضی الله عنه می فرماید:
«بَايَعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآله وسَلَّمَ عَلَى إِقَامِ الصَّلاَةِ و وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ و وَالنُّصْحِ لِكُلِّ مُسْلِمٍ»[متفق علیه]
“با رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بر برپا داشتن نماز ودادن زکات وخیرخواهی برای هر مسلمان و بیعت نمودم”
و نزد طبرانی چنین روایت شده که: “هر که به امر مسلمانان اهميت ندهد از آنان نیست وهر که صبح وشب را سپری کند وبرای الله ورسولش وکتابش وامام مسلمانان وعموم آنان خیرخواهی نورزد و مومن نیست”.
ای مسلمانان: مثال مومن در برابر دیگر مسلمانان به مانند دو دست است که هر یک دیگری را میشوید. ابودرداء رضی الله عنه میگوید: “اگر بخواهید شما را نصیحت میکنم… محبوبترین بندگان نزد الله کسانیاند که باعث دوست داشتن الله نزد مردم ودوست داشتن مردم نزد الله میشوند ودر زمین به نصیحت وخیرخواهی تلاش میورزند”.
ابوبکر مزنی رحمه الله می فرماید: “ابوبکر صدیق رضی الله عنه با نماز وروزهی بسیار بر دیگر اصحاب رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم پیشی نگرفت بلکه با چیزی که در قلبش بود بر آنان پیشی گرفت”
ابن أبی علیه رحمه الله می فرماید: “آنچه در قلب ابوبکرصديق رضي الله عنه بود محبت الله وخیرخواهی برای بندگانش بود”.
ای عزیزان: مسلمان نسبت به مسلمان مانند یک ساختمان واحد است که هر یک دیگری را میگیرد… آنان با یکدیگر در نیکی ودر تقوا همکاری میکنند… به سوی حق وصبر توصیه میکنند… به معروف امر کرده واز منکر باز میدارند… مسلمان برادر مسلمان است…. عورت او را میپوشاند ولغزش او را میبخشد وبرای او دلسوزی میکند وعذر او را میپذیرد واز غیبت او جلوگیری میکند وبه نصیحت وخیرخواهی برای او ادامه میدهد ودوستی او را حفظ مینماید ودعوت او را پاسخ میگوید وهدیهاش را میپذیرد ودر مقابل خوبیاش ا زوي تشكر مي كند وحاجتش را رفع میکند وگمشدهاش را بازمیگرداند. او را -به دشمن- تسلیم نمیکند واز یاریاش سر باز نمیزند. برای او همان چیزی را میپسندد که برای خود… برای غمش غمگین میشود وبرای شادیاش شاد میشود حتی اگر شادی او به ضررش باشد.
مسلمان صلاح ورستگاری ومحبت ویاری ودور کردن بدیها وراهنمایی به سوی منافع وآموزش امور دین ودنیا را برای برادرانش دوست میدارد وبدیها را از آنان دور ساخته واز فریب وحسد نسبت به آنان دوری میورزد وبرای فقرای آنان ایثار میورزد وهر یک از آنان را که از حق دور شدهاند با لطف ومهربانی به حق بازمیگرداند.
برادران وخواهران: علما تعدادی از آدابي را که شایسته است در هنگام نصیحت رعایت نمود ذکر نمودهاند از جمله:
اخلاص در خیرخواهی برای شخص مقابل وحرص بر آن وتلاش در راه آن.
دور شدن از هوا وخواهشهای نفسانی.
صبر وشکیبایی در برابر آنچه ممکن از سوی شخص مقابل سر بزند.
باید در نصیحت از لطف وآسانگیری بهره جسته شود واز بهترین الفاظ وآرامترین وبهترین آنان استفاده شود ودر بهترین اوقات ومناسبتترین حالت ممکن انجام گیرد.
اصل در نصحیت این است که در حالت سری ومخفیانه انجام گیرد.
امام شافعی رحمه الله می فرماید: “هر که برادرش را در حال خلوت نصیحت کند و برای او خیر خواسته واو را با ارزش داشته است وهر که در حالت علنی او را نصیحت کند او را بیآبرو کرده وسرزنش نموده است. شخص مومن دیگران را میپوشاند ونصیحت میکند اما منافق هتک حرمت میکند وبیآبرو میسازد”.
ابن حزم رحمه الله می فرماید: “اگر خواستی نصیحت کنی به صورت مخفیانه نصیحت کن نه در حالت علنی وبصورت غیر مستقیم نصیحت کن نه مستقیم مگر آنکه شخص مقابل نفهمد که در آن صورت باید مستقیم نصیحت کرد”. همچنین شایسته است که نصیحت با حسن ظن ویافتن عذر همراه باشد… ابن سیرین رحمه الله می فرماید: “اگر از برادرت چیزی به تو رسید برایش عذری بیاور… واگر برای کار او عذری نیافتی بگو: حتما عذری دارد”.
و حکیمان گفته اند: “با هیچ کس با چیزی که بد میدارد روبرو نشو حتی اگر قصد نصیحت او را داری زیرا این باعث تنفر وقبول نکردن نصیحت میشود”. ودر پایان و نصیحت سببی است برای انتشار برادری وزیاد شدن الفت وپاکی قلب ونصیحتكننده در دین الله عزوجل کسی است که میان بندگان الله الفت ایجاد میکند…
أقول قولي هذا و وأستغفر الله لي ولكم و فاستغفروه إنه هو الغفور الرحيم.
الحَمْدُ لِلهِِ رَبِّ العَالمِينْ و وَالصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ عَلىَ نَبِينّا مُحَمّدٍ و وَعَلى آلِهِ وَأصْحَابهِ وَمَنْ دَعَا بِدَعْوَتِهِ إلىَ يَوْمِ الدِّيْن.
أمّا بعد:
ای مردم. اين اجتناب ناپذیراست که و هر یک از ما به سوی خوشبختی گرایش دارد... حال کدام عاقل است که خوشبختی خود را در سمت راست ببیند وسپس راه چپ را بپیماید؟!
وکیست آنکه براي به دست آوردن سعادت نكوشد یا آن را نخواهد؟! هر كه در پی سعادت نباشد یا نادان است ویا بیمار که هر دو احتمال تلخ است وناگوار...
«سعي براي خوشبختي» امری است فطری وغریزی که شریعت اسلام بر آن تاكید کرده وبه آن تشویق میکند اما باید دانست که مهمترین انواع خوشبختی آن است که فراگیر باشد نه محدود و ووسیع باشد نه کوچک. اگر بخواهیم به بهترین راه خوشبختی وبزرگترین وسودمندترین آن دست یابیم و بايد به سوي الله متعال برويم وسعادت واقعي را در فرامين او تعالي جستجو نماييم و بزرگترین امانت همان امانتی است که الله متعال آن را بر آسمانها وزمین عرضه کرد اما آنها از برداشتن آن سرباز زده وبر خود ترسیدند وانسان آن را برداشت واو بسیار ستمگر ونادان بود.
( إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا 72 ) [الأحزاب: 72]
«همانا ما امانت را بر آسمانها وزمين وكوهها عرضه داشتيم پس از برداشتن آن سر باز زدند واز آن هراسناك شدند وانسان آن را برداشت و بيگمان او ستمگري نادان بود»
این همان امانت بزرگ است... امانت به مفهوم وسیعی که الله ورسولش صلی الله علیه وآله وسلم از ما خواستهاند که ضد آن خیانت نامیده میشود بر اساس همان معنای وسیعی که الله ورسولش ما را از آن نهی نمودهاند.
تا جایی که عرصهی امانت و همهی آنچه الله بر بندگان در دین وناموس و مال وعقل وجان و علوم و معارف و ولایت وحکم و گواهی دادن وقضاوت و راز وحسهای پنجگانه ودیگر چیزها را در بر گیرد. به گونهای که قرطبی رحمه الله می فرماید: "امانت همهی وظایف دینی را در بر میگیرد".
انسان امین و "امین" شمرده نخواهد شد مگر آنکه از همهی چیزهایی که در آن حقی ندارد دست بكشد وهمهی حقوقی را که دیگران بر گردن او دارند ادا نموده ونسبت به حفظ آنچه در مورد آن امین پنداشته شده است حریص بوده وسهل انگاری نکند. هر که این خصلتها در وی باشد در دایرهی رستگارانی قرار خواهد گرفت که الله عزوجل دربارهشان فرموده است:
( قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ 1 ) [المؤمنون: 1]
(همانا مومنان رستگار شدند)
تا آنجه که میفرماید: ( وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ 8 ) [المؤمنون: 8]
(و آنان كه امانتها وپيمان خود را رعايت مىكنند)
امانت از نوآوریهای شریعت محمد صلي الله عليه وسلم نیست بلکه این خصلت از بارزترین اخلاق پیامبران است. ببینید نوح وهود وصالح ولوط وشعیب عليهم السلام هر یک به قومش چنین فرمودهاند که:
( إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ 162 ) [الشعراء: 162]
(من برای شما پیامبری امانتدار هستم)
و پیامبر ما صلی الله علیه وآله وسلم نیز در قوم خویش به لقب صادق وامین معروف بود. الله عزوجل نیز این صفت را برای جبریل عليه السلام ذکر نموده وفرموده است:
( نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِين ُ 193 ) [الشعراء: 193]
(جبرئیل روح الامین آن را فرو فرستاده است)
برخی از انسانها در فهم معنای امانتداری دچار اشتباه هستند وآن را تنها در حفظ امانتهای مالی ومادی محدود میبینند. آنان با این فهم خود در واقع مفهوم بس وسیعی را محدود نمودهاند در حالی که این برداشت از امانت تنها نوعی از انواع بيشمار امانتداری را شامل میشود.
انجام وظیفه یک نوع امانت داری است و ترک آنچه الله نهی نموده یک نوع امانت است و امر به معروف امانت داری است و نهی از منکر امانت است و حکومت وقضاوت امانت است و رعایت حقوق مردم امانت است و علم امانت است و حمایت از دین وحفظ آن امانت است وحفظ سرزمین مسلمان وحمایت از داراییهای جامعه نیز امانت است...
همهی این امانتها با انجام آنچه به مصالح آن است و دور کردن آنچه به زیان آن است وعدم خیانت به امت در زمینهی آن به تحقق میرسند:
( إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا 107 ) [النساء: 107]
(همانا الله هر كس را كه خيانتگر وگناهپيشه باشد دوست ندارد)
اگر به معنای امانت نگاهي بیندازیم در آن معنای امن واطمینان را خواهیم یافت گويا اینکه با تحقق امانت به روش صحيح و امنیت وآرامش واستقرار وابسته به آن است... ممکن نیست شخص ظالم به امنیت درونی دست یابد یا انسان گناهکار آسوده خاطر شود ویا شخص خیانتکار ومنافق خوشبختی را به دست آورد...
در حالی که قرآن امانت را در جاهای بسیاری ذکر کرده است در همین حال از ضد آن یعنی خیانت بر حذر داشته ونسبت به آن هشدار داه است:
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ 27 ) [الأنفال: 27]
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد به الله وپيامبر او خيانت مكنيد و[نيز] در امانتهاى خود خيانت نورزيد در حاليكه خود مىدانيد».
و فرموده است: ( وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ 52 ) [يوسف: 52]
«...و الله نيرنگ خائنان را به جايى نمىرساند».
برای زشت دانستن وتنفر از خیانت همین کافی است که بدانیم این خصلت سبب ورود به جهنم وعاقبت بد است چنانکه الله با مثال آوردن از دو زن از زنان پیامبران برای عاقبت بد این خصلت مثال آورده است:
( ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ 10 ) [التحريم: 10]
«الله براى كسانى كه كفر ورزيدهاند زن نوح وزن لوط را مثل آورده [كه] هر دو در نكاح دو بنده از بندگان شايسته ما بودند وبه آنها خيانت كردند وكارى از دست [شوهران] آنها در برابر الله ساخته نبود وگفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شويد»
یعنی به آن دو پیامبر در دین خیانت میکردند. کار آنان این بود که در مورد کسانی که ایمان آورده بودند به قوم کافر خویش اطلاعات میداند.
این آتش جهنم است... ای کسی که در امانت خیانت ورزیدهای... این آتش جهنم است... این عذاب دردناک است ای آنکه نسبت به پروردگارت وولی امرت وامتت وخودت خیانت اعمال داشتهای... رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم و مسئولیتها را امانت دانسته واز کسانی که توان آن را داشتند وآن را به خوبی به انجام میرساندند برای انجام مسئولیتها دعوت میکرد وآن را از کسانی که در انجام آن ضعیف بودند باز میداشت.
هر که از سوی ولی امر مسئولیتی داده شد وآن را به بدی انجام داد و خائن است. او در حق امانت ودر حق ولی امر ومردم خیانت ورزیده است والله میفرماید:
( إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ 58 ) [الأنفال: 58]
(همانا الله خیانتکاران را دوست ندارد)
و این اخلاق مومن صادق وخیرخواه نیست زیرا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند:
«الْمُؤْمِنُ مَنْ أَمِنَهُ النَّاسُ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ» [ترمذی ونسائی]
«مومن کسی است که مردم او را بر جان ومال خود امانتدار بدانند»
همچنین «خائن در امانت» از منافقانی است که دارای نفاق رفتاری هستند زیرا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:
«مِنْ عَلَامَاتِ الْمُنَافِقِ ثَلَاثَةٌ: إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ و وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ و وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ» [بخاری ومسلم]
«نشانهی منافق سه چیز است: اگر سخن گوید دروغ می گوید وهنگامی که وعده دهد خلاف کند وهنگامی که امانتدار شمرده شد خیانت کند»
پس ای بندگان الله امانتدار باشید وخیانت نکنید خاصتا در این زمان که دنیای ما و میدانی شده است برای خواستههای نفسانی وبر عکس شدن مفاهیم؛ وبه سبب همين مفاهیم اشتباه ونادرست و خائن در امان است وعرصه بر انسانهای امانتدار تنگ شده است وراست فرمودند رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم كه:
«وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ و لَا تَقُومُ السَّاعَةُ َحَتَّى يُؤْتَمَنَ الْخَائِنُ و وَيُخَوَّنَ الْأَمِينُ» (مستدرک حاکم)
«قسم به آنکه جانم در دست اوست... قیامت به پا نمیشود تا آنکه امین خائن شمرده شده وخائن امین دانسته شود...»
الله متعال ما وشما را از فتنه های آخرالزمان حفظ نماید.
عباد الله! صلوا وسلموا على من أمرتم بالصلاة والسلام عليه في قوله سبحانه: ) إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا 56 ) [الأحزاب: 56]
واللهم فصلِّ وسلِّم على عبدك ورسولك محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين و والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين.
اللهم ارضَ عن الصحابة الأخيار و وآل البيت الأبرار و اللهم إنا نشهدك حب نبيك و وأهل بيت نبيك و وأصحاب نبيك و ومن سار على نهج نبيك صلى الله عليه وآله وسلم.
اللهم وفقنا لِمَا تحب وترضى و اللهم انصر الإسلام والمسلمين و ودمر أعداءك أعداء الدين.
اللهم اغفر لنا ولآبائنا وأمهاتنا وجميع المسلمين الأحياء منهم والميتين و برحمتك يا أرحم الراحمين و اللهم آتِ نفوسنا تقوها وزكها أنت خير من زكاها و أنت وليها ومولاها و ربنا آتنا في الدنيا حسنة وفي الآخرة حسنة وقنا عذاب النار.
عباد الله! إن الله يأمر بالعدل والإحسان وإيتاء ذي القربى و وينهى عن الفحشاء والمنكر والبغي و يعظكم لعلكم تذكرون.