الحمد لله منزل الكتاب و هدى وذكرى لأولي الألباب و والصلاة والسلام على نبينا محمد المفضل على البشر بجوامع الخطاب و وعلى آله المطهرين والأصحاب.
وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له و وأشهد أن محمداً عبده ورسوله شهادة تنجي صاحبها يوم الحساب.
( يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا 1 ) [النساء: 1]
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ 102 ) [آل عمران: 102]
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا70 يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا 71 ) [الأحزاب:70 - 71] أما بعد:
برادران وخواهران عزيز: از آنجاييكه زن وظيفه مهم تربيت فرزندان را به عهده دارد و از نظر اسلام به عنوان مربى نسلها قرار داده شده و واصلاح جامعه مرهون درستكارى زن مىباشد زيرا فرزندانى كه افراد جامعه را تشكيل مىدهند بدست او تربيت مىشوند ودر ميان افراد جامعه است كه دولت اسلامى شكل مىگيرد و تمامى اين امور مهم در گرو تربيت صحيحى است كه زن در مورد فرزندان خود بكار مىبرد.
براى بزرگداشت مقام زن در اسلام در قرآن مجيد سورهاى بنام «نساء» اختصاص داده شده است واين در حالى است كه سورهاى بنام مردان وجود ندارد وبه ويژه مادر و در اسلام جايگاهى والا دارد والله در قرآن مجيد بعد از عبادتش سبحانه وتعالى و به نيكى نمودن در حق والدین توصيه وتاكيد كرده است.
الله مىفرمايد:
( وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ) [الإسراء: 23]
«(اى انسان) پروردگارت فرمان داده است كه جز او را نپرستيد و وبه پدر ومادر نيكى كنيد.»
و پيامبر صلي الله عليه وسلم امانت تربيت فرزندان را به عهده مادر نهاده است چنانكه فرموده:
(والمرأة راعية فى بيت زوجها وهى مسئولة عن رعيتها) متفق عليه
«و زن در خانه شوهرش مسئول زيردستان خويش است.»
زنان در دوران جاهليت از بسيارى حقوق انسانى واجتماعى خود محروم بودند:
1- زن حق ارث بردن را نداشت واعراب مىگفتند: «از ما ارث نمىبرد مگر كسى كه شمشير واسلحه بر دوش مىگيرد واز كيان وشرافت ما دفاع مىكند.»
2- زن حقى بر شوهر نداشت و وتعداد طلاق معين نبود ونيز تعدد همسر حد ومرز مشخصى نداشت و واگر مردى كه داراى چند همسر بود وفات مىنمود فرزند بزرگتر براى ازدواج با زنان پدرش از ديگران مستحقتر بود و ونامادرى خود را چون بقيه اموال موروثى بجا مانده از پدر مىشمرد!
از ابن عباس رضي الله عنه روايت شده است كه فرمود: «هرگاه پدر كسى مىمرد و او بيشتر از ديگران مستحق بود كه نامادرى خود را بگيرد و اگر مىخواست آن را براى خود نگه مىداشت يا اينكه او را زندانى مىكرد تا اينكه از مهريهاش گذشت كند ويا آنقدر او را نگه مىداشت كه مىمرد ومالش براى او باقى مىماند».
3- عده زن در زمان جاهليت يك سال كامل بود و وزنان به بدترين وزشت ترين حالت به سوگ شوهران از دست داده خود مىنشستند و زن در مدت عده بدترين لباسها را مىپوشيد ودر بدترين خانه سكنى مىگزيد وآرايش وپاكيزگى واستعمال خوشبويى را ترك مىكرد و آب به بدنش نمىزد وناخنهايش را كوتاه نمىكرد وموهاى اضافى بدنش را نمىگرفت ودر ميان مردم واجتماع حاضر نمىشد وبه اين صورت تا پايان سال به سوگ مىنشست وبعد از اينكه يكسال از مرگ شوهرش تمام مىشد با زشت ترين قيافه وبويى زننده از خانه سوگ بيرون مىآمد وبه سوى مردم مىرفت.
4- اعراب در دوران جاهليت كنيزان خود را مجبور مىكردند تا خود فروشى كنند وپول در بياورند چنانكه قرآن اعراب تازه مسلمان را اينگونه مورد خطاب قرار داد:
( وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ) [النور: 33] «كنيزان خود را كه خواهان عفت وپاكدامنى هستند به زنا وادار نكنيد تا بدينوسيله مال ودارائى دنيا را بدست آوريد.»
5- در ميان اعراب دوران جاهليت انواعى از ازدواج فاسد رواج داشت كه در ميان بسيارى از قبايل شايع بود و اكنون نيز در بعضى جوامع غیر اسلامی رواج دارد از جمله:
(الف) گروهى از مردان با يك زن همبستر مىشدند وآن زن حق داشت فرزندى را كه به دنيا مىآورد به هريكى از آن مردان كه مىخواست نسبت دهد.
(ب) مرد از همسرش مىخواست تا با فرد مشخصى از سران قوم وافرادى كه به شجاعت معروف بودند همبستر شود تا فرزندى چون آن مرد در شجاعت به دنيا بياورد.
(ج) نكاح موقت نيز يكى از انواع ازدواجهايى بود كه در آن زمان رواج داشت.
(د) نكاح شغار و يعنى اينكه مردى دختر يا خواهرش را به ازدواج مردى ديگر در مىآورد بشرط اينكه او دختر يا خواهرش را به ازدواج او در بياورد بدون اينكه هيچ يك ازآن دو مهريهاى براى زن مقرر كنند زيرا آنها زن را ملك مرد مىدانستند ومرد همانطوركه اختيار دار اموالش بود ميتوانست هر گونه که بخواهد با زنش برخورد کند
هنوز هم در ميان بعضى ملتها اين سنت جاهلى رواج دارد!! البته اعراب متمدن مانند قريش در آن زمان و نيز به همين منوال كه امروزه مسلمين ازدواج مىكنند ازدواج مىكردند. آنها ابتدا از زن خواستگارى مىكردند ومهريهاش مقرر مىشد وعقد انجام مىگرفت و اسلام فقط اين نوع ازدواج را برقرار گذاشت اما بعضى از سنتهاى ظالمانه مانند اجبار زن به ازدواج با افرادى كه نمىخواستند ويا جلوگيرى از ازدواج وتصرف يا ندادن مهريه زن وغيره را باطل نمود. امير المؤمنين عمر بن الخطاب رضي الله عنه مى فرمايد: «ما در دوران جاهليت قبل از اسلام و زنان را چيزى حساب نمىكرديم و اما وقتى اسلام آمد والله متعال حقوق زنان را در قرآن ياد آورى نمود ما پى برديم كه زنان بر گردن ما حق دارند»
زنده به گور كردن دختران در جاهليت
اعراب در دوران جاهليت دختران را ناپسند وبدشگون مىدانستند وفرزندان دختر خود را از ترس عيب وعار زنده به گور مىكردند و اسلام اين عادت بد را نپذيرفت وقرآن به بدترين صورت اين عمل آنها را به تصوير كشيده ودر مورد اعراب دوران جاهليت چنين فرموه است:
( يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ 59 ) [النحل: 59]
«و هنگامى كه به يكى از آنها مژده تولد دخترى داده مىشد صورتش سياه مىگرديد ومملو از خشم وغضب وغم واندوه مىشد. از قوم وقبيله (خود) به خاطر اين خبر بدى كه به او داده مىشد خويشتن را پنهان مىكرد آيا اين ننگ را بر خود بپذيرد ودختر را نگاه دارد ويا او را در زير خاك زنده به گور سازد؟ چه قضاوت بدى كه مىكردند!»
و الله متعال بيشتر از اين نيز و اين عمل زشت اعراب را تقبيح نموده وفرموده است:
( وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ 8 بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ 9 ) [التكوير:8 - 9]
«و هنگامى كه از دختر زنده بگور پرسيده شود و به كدامين گناه كشته شده است؟»
اسلام و (هرگز) زن را همچون دوران جاهليت موجودى زشت وبىارزش نمىداند بلكه گامهاى موثرى براى رفع تبعيض وبالا بردن مقام زن برداشته است و اسلام همه آن حقوق انسانى واجتماعى را كه مرد از آن برخوردار است براى زن نيز مقرر كرده وهمچنين بر اساس فطرت وساختمان جسمانى وروحى وآنچه مناسب حال اوست وظايفى را براى زن در نظر گرفته است. از آنجايى كه مرد داراى نيروى جسمانى وعقلى كاملتريست وبه دليل كنترل احساسات عاطفى وتوانايى ومقاومت در برابر مشكلات وصبر بر سختيها بردبارتر است اسلام مرد را مسئول امور زن قرار داده تا از زن دفاع كند واز دسترنج خود براي اوخرج نمايد.
در مورد مسئوليت پذيرى وانجام مسئوليت و زن با مرد برابر است واز ديدگاه اسلام زن مىتواند به صورت مستقيم خريد وفروش كند وحق مالكيت وانجام ديگر معاملات را داشته ودر سرنوشت اجتماعى خود مشاركت نمايد كه اين نيز يكى از مظاهر تجليل زن در اسلام است.
الله متعال در قرآن فرموده است كه انسانها را از زن ومرد آفريده است وهمه با هم برابرند ومعيار برترى نزد الله و عمل صالح وتقوا است چنانكه فرموده است:
( يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ 13 ) [الحجرات: 13]
«اى مردمان! ما شما را از مرد وزنى آفريدهايم وشما را مليت ها وقبايل گردانيدهايم تا همديگر را بشناسيد بيگمان گرامىترين شما نزد الله باتقواترین شما است. الله مسلما دانا وبا خبر است».
ونيز از ديگر نشانههاى مقام بالاي زن در اسلام اين است كه آموختن علم ودانش را به زنان با اهميت دانسته است. از ابى سعيد خدرى رضي الله عنه روايت شده: كه زنان صحابه به پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم گفتند: «كه مردان از ما بيشتر از محضر مبارك شما استفاده مىكنند و يك روز را براى ما معين كنيد كه در آن روز به ما آموزش دهيد».
به اين صورت رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم روزى را مشخص نمودند وزنان در آن روز جمع مىشدند وپيامبر صلي الله عليه وآله وسلم براى آنان سخنرانى مىكردند وبه آنها دستورات لازم را مىدادند يكى از مطالبى كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم به آنها مى آموختند اين بود كه: «هر زنى از شما سه كودك خود را از دست بدهد براى او حجابى خواهد بود كه او را از آتش جهنم نجات مىدهند» زنى گفت: «اگر كسى دو فرزند خود را از دست داده باشد» پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: «اگر دو تا باشند نيز چنين است»
به روايت بخاري.
الله متعال در قرآن مجيد از زنان در كنار مردان اينگونه تعريف نموده است:
( إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا 35 ) [الأحزاب: 35]
«مردان مسلمان وزنان مسلمان و مردان با ايمان وزنان با ايمان و مردان فرمانبردار الله وزنان فرمانبردار الله و مردان راستگو وزنان راستگو و مردان شكيبا وزنان شكيبا و مردان فروتن وزنان فروتن و مردان بخشايشگر وزنان بخشايشگر و مردان روزه دار وزنان روزه دار و مردان پاكدامن وزنان پاكدامن ومردانى كه بسيار الله را ياد مىكنند وزنانى كه بسيار الله را ياد مىكنند الله براى همه آنها آمرزش وپاداش بزرگى فراهم ساخته است.»
أقول قولي هذا و وأستغفر الله لي ولكم و فاستغفروه إنه هو الغفور الرحيم.
الحَمْدُ لِلهِِ رَبِّ العَالمِينْ و وَالصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ عَلىَ نَبِينّا مُحَمّدٍ و وَعَلى آلِهِ وَأصْحَابهِ وَمَنْ دَعَا بِدَعْوَتِهِ إلىَ يَوْمِ الدِّيْن.
أمّا بعد:
اي مسلمانان! الله متعال در سوره نساء به بيان امور مهمى پرداخته است كه به زن وخانواده وحكومت وجامعه مربوط است وبيشترين بخش سورۀ نساء دربارۀ حقوق زنان ميباشد و بدينجهت اين سوره بنام سوره نساء ناميده شده است و اگر در مفهوم اين سوره فكر كنيم و مىبينيم كه الله متعال زن را بسيار اكرام نموده است.
1- الله متعال نخستين زن را از پهلوى نخستين مرد آفريد واز آميزش زن ومرد و زنان ومردان بسيارى آفريد ودر دنيا منتشر كرد:
( يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا 1 ) [النساء: 1]
«اى مردمان از (نافرمانى) پروردگارتان بپرهيزيد و پروردگارى كه شما را از يك انسان بيافريد وهمسرش را از نوع او آفريد واز آن دو نفر مردان وزنان فراوانى منتشر ساخت.
2- زنان در اسلام از ارث سهم مىبرند: الله متعال فرموده است:
( لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا 7 ) [النساء: 7]
«براى مردان وبراى زنان از آنچه پدر ومادر وخويشاوندان از خود بجاى مىگذارند سهمى است. خواه آن تركه كم باشد خواه زياد. سهم هر يك را الله متعال مشخص وواجب گردانيده است».
3- در ايام جاهليت قبل از اسلام فقط مردان ارث مىبردند وزنان از ارث محروم بودند. اسلام به اين قانون جاهلى خاتمه داده وبراى زن نيز سهمى در ارث مقرر نمود. متأسفانه امروز نيز در بعضى مناطق همان قانون جاهلى قريش در مورد ارث زنان اعمال مىشود و يعنى فقط مردان وفرزندان پسر از ميراث پدر بهرهمندند وزنان ودختران محروم مىشوند.
4- تفاوت ميان سهم ميراث مرد وسهم ميراث زن:
( يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ) [النساء: 11]
«الله در باره فرزندانتان به شما فرمان مىدهد وبر شما واجب مىگرداند كه بهره يك مرد به اندازه بهره دو زن مىباشد».
از آنجايى كه مرد عهده دار تامين نفقه فرزندانش مىباشد ونيز در هنگام ازدواج بايد مهريه زن را بپردازد و الله تعالي سهم مرد از ميراث را دوبرابر سهميه زن قرار داده است.
از ابن عباس رضي الله عنهما روايت شده است كه: «(در دوران جاهليت يا قبل از نزول سوره نساء) مال از آن فرزند بود ووصيت نامه به والدين تعلق مىگرفت الله از اين احكام چيزى را نسخ نموده وسهميه مرد را دو برابر زن قرار داده وبراى هر يك از پدر ومادر يك ششم ويك سوم مقرر نموده وسهميه زن را از مال همسرش يك هشتم ويك چهارم قرار داد وبراى شوهر نصف و يك چهارم را معين كرد.» (بخارى)
همچنین مهريه را شوهر بايد به زن بپردازد. الله متعال فرموده:
( وَآَتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا 4 ) [النساء: 4]
«و مهريه زنان را به عنوان هديهاى خالصانه وفريضهاى الهي بپردازيد و پس اگر با رضايت خاطر چيزى از مهريه خود بشما بخشيدند آن را حلال وگوارا مصرف كنيد.»
ابن عباس رضي الله عنهما مى فرمايد: نحله يعنى مهريه.
الله به شوهران دستور داده تا با زنهاى خود به خوبى زندگى كنند وفرموده است:
( وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ) [النساء: 19]
يعنى «گفتار وكردارتان را بر حسب توان خود با زنان تان نيكو كنيد» همچنانكه شما انتظار داريد كه همسرانتان با شما به نيكى رفتار كنند آنگونه كه الله فرموده است:
( وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ) [البقرة: 228]
«و براى همسران (حقوق وواجباتى) است (كه بايد شوهران) بگونهاى شايسته ادا بکنند همانگونه كه زنان نیز درقبال آن وظایفی دارند.
و پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند:
«خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ وَأَنَا خَيْرُكُمْ لِأَهْلِي»
«بهترين شما بهترينتان با همسرش است ومن از همه شما با همسرانم بهتر رفتار مىكنم». (سنن ترمذى)
شوهر موظف است با زنش به نيكى رفتار كند گرچه از خصوصيات زنش خوشش نيايد. الله متعال فرموده است:
( فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا 19 ) [النساء: 19]
«اگر هم از آنها كراهت داشتيد چه بسا كه از چيزى بدتان بيايد والله در آن خير وخوبى فراوانى قرار بدهد».
يعنى اميد است كه اگر شما با وجود نپسنديدن همسرانتان با آنها نيكى كنيد الله آن زن را مايه خير وبركت زيادى براى شما در دنيا وآخرت قرار دهد.
اگر زنى را مىپسنديد ومىخواهيد با او ادامه زندگى بدهيد به تعبير قرآن با (امساك بمعروف) او را نگهداريد واگر او را نمىپسنديد پس «تصريح به احسان كنيد و يعنى با پرداخت حق وحقوقش به خوبى از او جدا شويد
حفظ آبرو ونيك نامى زن چنان پيش الله مهم است كه در اين مورد قرآن آيه هايى نازل نموده كه تا قيامت تلاوت مىشوند ودر اين آيات الله متعال مردم را از تهمت زدن وپخش كردن شایعه بد در مورد زن مسلمان بر حذر داشته است. چنانكه فرموده است:
( وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ) [النور: 4]
«كسانى كه به زنان پاكدامن نسبت زنا مىدهند و سپس چهار گواه نمىآورند و بديشان هشتاد تازيانه بزنيد وهرگز گواهى دادن آنان را نپذيريد وچنين كسانى فاسق مىباشند.»
الله در اين آيه سزاى كسى را كه به زن مؤمن تهمت مىزند و هشتاد ضربه شلاق قرار داده و ونيز با نپذيرفتن شهادت تهمت زننده براى هميشه وتوصيف او به فسق و سزايش را تشديد نموده است.
بنابراين زن مسلمان بايد به تعاليم اسلام كه عزت وكرامت را براى او به ارمغان آورده است و اعتماد ويقين كامل داشته باشد وباور داشته باشد كه تعاليم اسلامى در تمام زمينههاى حقوق انسانى واجتماعى و ميان زن ومرد به عدالت وانصاف حكم نموده وطبق فطرت وطبيعت زن كه الله متعال آن را بهتر مىدانسته و مسير او را در زندگى مشخص كرده است.
عباد الله! صلوا وسلموا على من أمرتم بالصلاة والسلام عليه في قوله سبحانه:
) إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا 56 ) [الأحزاب: 56]
اللهم صلِّ وسلِّم على عبدك ورسولك محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين و والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين.
اللهم ارضَ عن الصحابة الأخيار و وآل البيت الأبرار واللهم إنا نشهدك حبک وحب نبيك وأهل بيت نبيك وأصحاب نبيك ومن سار على نهج نبيك صلى الله عليه وآله وسلم.
اللهم وفقنا لِمَا تحب وترضى واللهم انصر الإسلام والمسلمين ودمر أعداءك أعداء الدين.
اللهم اغفر لنا ولآبائنا وأمهاتنا وجميع المسلمين الأحياء منهم والميتين وبرحمتك يا أرحم الراحمين و اللهم آتِ نفوسنا تقوها وزكها أنت خير من زكاها وأنت وليها ومولاها و ربنا آتنا في الدنيا حسنة وفي الآخرة حسنة وقنا عذاب النار.
عباد الله! إن الله يأمر بالعدل والإحسان وإيتاء ذي القربى وينهى عن الفحشاء والمنكر والبغي
ويعظكم لعلكم تذكرون.